The Normative and the Natural

این کتاب با تکیه بر یک سنت پراگماتیست غنی، شرحی از انواع مختلف «بایدها» یا انواع هنجارگرایی ارائه می‌دهد که ما در معرض آن هستیم و ادعا می‌کنیم که هیچ تعارضی بین هنجارگرایی و جهان به عنوان علم وجود ندارد. آن را توصیف می کند. نویسندگان استدلال می کنند که ادعاهای هنجاری با هدف ارزیابی، ترغیب ما به انجام یا عدم انجام کاری، و به ما می گویند که وضعیت چگونه باید باشد. این ادعاها شکل‌هایی از کنش-راهنمایی را بیان می‌کنند که از نظر نوع با ادعاهای توصیفی متفاوت است، با ویژگی عملی و بیانی کاملاً متمایز. این گزارش نشان می‌دهد که هیچ حقایق هنجاری وجود ندارد، و بنابراین هیچ چیزی که نیاز به توضیحی دردسرساز در یک گزارش علمی از جهان داشته باشد. این اثر توضیح می‌دهد که با این وجود، ادعاهای هنجاری توسط جهان محدود می‌شوند و به دلیل و استدلال پاسخ‌گو هستند، به گونه‌ای که آنها را واقعی و عینی می‌سازد.

Drawing on a rich pragmatist tradition, this book offers an account of the different kinds of ‘oughts’, or varieties of normativity, that we are subject to contends that there is no conflict between normativity and the world as science describes it. The authors argue that normative claims aim to evaluate, to urge us to do or not do something, and to tell us how a state of affairs ought to be. These claims articulate forms of action-guidance that are different in kind from descriptive claims, with a wholly distinct practical and expressive character. This account suggests that there are no normative facts, and so nothing that needs any troublesome shoehorning into a scientific account of the world. This work explains that nevertheless, normative claims are constrained by the world, and answerable to reason and argumentation, in a way that makes them truth-apt and objective.